بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 29
کل بازدید : 90419
کل یادداشتها ها : 1512
رضا رشیدپور متولد هجدهم مرداد ماه 1354در خیابان سلسبیل(رودکی) تهران است، تنها یک خواهر کوچکتر از خودش دارد که مهندس معمار است، مادرش خانهدار و پدرش مهندس برق و الکترونیک بوده و زمانیکه برای جمعآوری تجهیزات لشکر عاشورا به دزفول اعزام شده بودند، حین انجام وظیفه قطع نخاع شده و در سال 76 درگذشت.
رضا رشیدپور در دوران مدرسه بسیار درسخوان بوده به طوری که دیپلم ریاضی-فیزیک خود را با معدل 86 /19 گرفته و همزمان در دو دانشگاه، در دو رشته عمران و کارگردانی فارغالتحصیل شده است، در سال 82 با خانم نغمه مهرپاک مجری برنامه? تصویر زندگی که فوق لیسانس روانشناسی دارد ازدواج کرده و در حال حاضر دختری به نام هلن دارد، به غیر از مجری گری به کار کارگردانی و ساخت و ساز نیز میپردازد.
رضا رشیدپور بیوگرافی در فیلم سوپراستار نیز به عنوان بازیگر به ایفای نقش پرداخت. همچنین وی در دو فیلم شیش و بش و در امتداد شهر نیز بازی کرده، همچنین او سابقه مجریگری در چند برنامه تلویزیونی در شبکه تهران صدا و سیما را بر عهده داشت که بعضی از آنها به نوعی توقیف شدند.
فعالیتهای رضا رشیدپور
•مجری
-مثلث
-شب شیشهای
-عبور شیشهای
-مثلث شیشهای
-زنده رود
•بازیگر
سینما
-بیپولی (1386)
– سوپر استار (1388)[7]
– شش نفر زیر باران (1389)
-شیش و بش (1390)
– در امتداد شهر (1390)
– شرف خانواده فاضل (1392)
تلویزیون
– مرد هزار چهره
گفتگویی کوتاه و خواندنی با رضا رشیدپور و همسرش
بیشتر چه ورزشی را دنبال میکنید؟
رشیدپور: با این که خیلی زیاد طرفدار فوتبال هستم، اما حتی یکبار هم فوتبال بازی نکردم، بیشتر شنا و بیلیارد را دنبال میکنم.
در فوتبال طرفدار چه تیمی هستید؟
رشیدپور: با صراحت میگویم: پرسپولیس.
تاریخ ازدواج و تاریخ تولد خانمتان را به یاد دارید؟
رشیدپور: همسرم متولد پانزدهم خردادماه است و در تیرماه هم ازدواج کردیم.
مهرپاک: البته مردادماه بود…
خانم مهرپاک از سوابقتان برایمان بگویید؟
مهرپاک: ابتدا کارم را با برنامههای رادیویی و اجرای برنامههای زنده شبکه جوان آغاز کردم و از سال 76-77 وارد سازمان شدم و از زمانی که مجریان تلویزیون و رادیو تفکیک شدند، دیگر نتوانستم این همکاری را در رادیو دنبال کنم و امروز حسرت آن روزهای خوب در رادیو را میخورم.
چطور با رضا آشنا شدید؟
مهرپاک: در رادیو برنامهای را اجرا میکردم به نام جوان ایرانی، دو نفر از همکاران آقا، دیگر نتوانستند با ما همکاری کنند، تهیهکننده و مدیر گروه به دنبال یک مجری بودند و من استرس داشتم که حالا قرار است با چه کسی برنامه اجرا کنم و آیا از نظر فکری و تیپ کاری با هم تفاهم داریم و…
تا این که خبر آوردند آقایی که دو سال پیش برنامه شب ایرانی را اجرا میکرده انتخاب شد و چون بیننده آن برنامه بودم، به خوبی حضور ذهن داشتم.
اولین روز برخوردمان را خوب به یاد دارم؛ رضا سر تا پا خاکی بود، چون آن زمان در بخش عمرانی فرودگاه امام خمینی(ره) مشغول به کار بود، سه سال بعد از آن روز ایشان به خواستگاری من آمد.
دوران کودکی را چطور سپری کردید با شیطنت یا آرامش؟
رشیدپور: هر وقت صحبت از کودکی میشود به یاد شش سالگی و پس از آن میافتم چون پیش از آن را به یاد ندارم، خیلی آرام و ساکت بودم تا جاییکه اطرافیان برخی اوقات فکر میکردند زنده نیستم… (با خنده)
مهرپاک: من معتقدم هر یک از ما به دوران کودکی خود برمیگردیم… رضا شاید جلوی دوربین آدم پرشور و نشاط و پرتحرکی باشد، اما در واقع آدم بسیار آرام و درونگرایی است. همه به من میگویند با این همسر شوخطبع و پر سر و صدا هیچوقت حوصلهات سر نمیرود، در صورتیکه باور کنید همیشه به رضا گله میکنم که چرا اینقدر کم حرف و ساکت است.
بزرگترین شیطنتی که کردید؟
رشیدپور: بر خلاف دوران کودکی از زمانیکه وارد دبیرستان شدم، شیطنتهای زیادی انجام میدادم، به طور مثال در کلاس را از جا در آوردن، با پیچگوشتی میزها را باز کردن یا این که تخته را جابهجا کردن، ولی چون خیلی درسخوان بودم هیچکس حرفی نمیزد، اما جالبترین شیطنت در همان دوران اتفاق افتاد؛ در مسیر مدرسه یک کتابفروشی بود که در زیرزمین قرار داشت و همیشه شلوغ بود و من هر روز میرفتم کنتور برق را میزدم و در میرفتم و تمام لامپهای آنجا خاموش میشد، جالب اینکه یک بار فروشنده به من گفت:
نمیدانم چرا هر روز سر یک ساعت برقهای اینجا میرود! بنده خدا نفهمیده بود این شاهکار را هر روز خود من انجام میدهم.
بدترین نمرهای که گرفتید؟
رشیدپور: سال سوم ابتدایی از دیکته با دوازده غلط، هشت شدم.
مهرپاک: من سال چهارم ابتدایی تجدید آوردم، چون متولد خرداد ماه هستم، روز تولدم همیشه هم زمان بود با امتحانات و آن زمان از امتحان بعد از جشن تولدم نتوانستم نمره قبولی بگیرم.
منبع : ahleiran.ir
به گزارش ایسنا، 88 سال پیش در محله سنگلج تهران، در کوچه قدیمی «شریعت»، کودکی به دنیال آمد که او را شوکت نام نهادند. پدرش ارتشی بود و مادر به یک خانواده هنرمند و خوشنویس تعلق داشت. پدربزرگش به لحاظ سواد و خط زیبایش «منشی باشی» نام گرفته بود. شوکت در چنین فضایی و به سبب آن از همان اوان کودکی با حافظ و سعدی و مولانا الفت گرفت.
ین بازیگر که اول فروردین ماه 88 ساله شد، اوایل سال 71 در گفتوگویی با گزارش فیلم با اشاره به سال های شروع فعالیت هنری اش گفته بود: «در مدرسه عضو انجمن ادبی بودم، دکلمه میکردم، شعر میخواندم، بولتن تهیه میکردم و انشاهای خوبی مینوشتم که بیشتر در گروه ادبی مدرسه مطرح میشد. یکی از دبیران من خانم دکتر طوسی حائری نام داشت که ادبیات درس میداد و از انشاها و صدای من خوشش آمد و مرا به رادیو معرفی کرد؛ البته آن وقتها رادیو دو ساعت ظهر برنامه داشت و شبها هم موسیقی پخش میکرد. داستان شب هنوز وجود نداشت و تنها اخبار و مطالبی درباره جنگ متفقین پخش میشد. من کارم را با گویندگی و اعلام برنامهها آغاز کردم ولی قبل از آن از ما امتحان گرفتند».
کجا از شما امتحان گرفتند؟ نحوه کار چگونه بود؟
در خیابان دکتر شریعتی “بیسیم” امتحانمان هم خواندن شعر و مقالات ادبی بود که من قبول شدم. در واقع اولین کار هنری من از پشت میکروفن رادیو زنده پخش شد. بعدها کم کم نمایشنامههای کوتاه نوشته شد و بازیگران تماشاخانه تهران آن را به صورت نمایشنامههای رادیویی تنظیم و اجرا کردند. مرحوم مجید محسنی و جمشید شیبانی و حمید قنبری هم پیشپرده میخواندند. کم کم داستان شب، جای خود را در رادیو باز کرد. اولین نمایشنامهای که من برای داستان شب کار کردم “دختر خورشید” نام داشت که نصرتالله محتشم آن را کارگردانی کرد. نویسنده برنامه عزیزالله حاتمی و گوینده آقای مانی بود. این برنامه از ابتدا ساعت 10 شب و با همان آرم مشهور پخش میشد. مدتی بعد دستگاههای ضبط در تولید رادیو، میدان ارگ راهاندازی شد و ما به جای پخش زنده، تمام داستانها را ضبط میکردیم. یادم میآید مثلا برای ضبط قسمتی از نمایشنامه “اتللو” از هفت شب تا صبح در رادیو ماندیم. کار خیلی سختی بود. در مجموع چهار داستان شب در ماه اجرا میکردیم که شش قسمتی بودند و در طول هفته پخش میشدند. جمعهها هم برنامه بعدازظهر جمعه را اجرا میکردیم.
ژاله علو در همان سالها وارد هنرستان هنرپیشگی شد و یک دوره سه ساله را گذراند. در همین سالها میترا فیلم با درج یک آگهی در روزنامهها برای بازی در فیلم “طوفان زندگی” به کارگردانی علی دریابیگی چند خانم را به کار هنرپیشگی دعوت کرد. ژاله علو از جمله کسانی بود که به این آگهی پاسخ داد و برای کار انتخاب شد.
«از این فیلم چیز زیادی یادم نیست. داستان فیلم را نظام وفا شاعر معروف نوشته بود و دکتر کوشان هم فیلمبردار بود. محل کارمان منزل ارباب جمشید در باغ بزرگی در جوادیه تهران بود. یک صحنه هم در محل انجمن موسیقی ملی ایران گرفته شد. آنجا بود که آقای بنان و مجد آواز خواندند. اگر آواز را بشنوم یادم میآید ولی مطمئنم که دیلمان را در همین فیلم خواندند».
در این فیلم چقدر دستمزد گرفتید؟
یادم نیست.
همبازیهایتان چه کسانی بودند؟
اقدس خواجه نوری نقش مادر و گرگین کیایی نقش پدر را بازی میکردند. یک خانم خارجی هم مشاور هنری کارگردان بود.
فیلم بعدی که ژاله علو در آن ظاهر شد، “واریتهی بهاری” نام داشت و پس از آن در فیلم “زندانی امیر” شرکت کرد. بعد از آن به تئاتر راه یافت و فعالیت گستردهای را در این زمینه آغاز کرد. اولین کار تئاتری او در سال 1328 با استپانیان روی صحنه آمد.
او از خاطرات آن سالها چنین میگوید: «من در تئاتر فردوسی بازی میکردم تا اینکه روزی بچههای تئاتر تهران از من خواستند در نمایشنامهای به نام “آغامحمدخان” بازی کنم. در این نمایشنامه من نقش امینه خواهر فتحعلیشاه را داشتم. بعد از آن نمایشنامه “تو ما منی” را به کارگردانی استاد حالتی و مرحوم تفکری و مجید محسنی بازی کردم و پس از آن دوباره به تئاتر فردوسی برگشتم و نمایشنامه “شاه صفی” را با محتشم کار کردم. در این نمایشنامه نقش اصلی بر عهده من بود».
نمایشنامه “شاه صفی” باعث شهرت شما شد. بعد از این نمایشنامه بود که اسمتان را عوض کردید؟
خیر. من وقتی که با آقای حمیدقنبری در رادیو کار میکردم، قرار شد در برنامههای موزیکال و شاد آواز بخوانم. از آن پس به خاطر خواندن در رادیو اسم “ژاله” را انتخاب کردم و به تدریج نام ژاله جای نام شوکت را گرفت.
ژاله علو در سال 1330 با نصرتالله محتشم ازدواج کرد و آخرین تئاتری هم که کار کرد، “توپاز” نام داشت که در سال 1337 به کارگردانی محتشم اجرا شد.
همزمان با تئاتر در سینما هم فعالیت داشتید؟
نه، من تا فیلم “افسونگر” دیگر بازی نکردم. ولی گهگاه دوبله میکردم.
چطور شد که نقش اول فیلم “افسونگر” را بازی کردید؟
دکتر کوشان به من پیشنهاد کردند. با آنکه نقش منفی بود، ولی پذیرفتم و 3 هزار تومان هم دستمزد گرفتم.
آن زمان قبل از کار، فیلمنامه را به هنرپیشهها میدادند یا خیر؟
خودشان هم اصلا فیلمنامه نداشتند چه برسد به اینکه به بازیگران هم بدهند. در واقع فکری به ذهنشان میرسید و مینوشتند ولی اجرا و دیالوگ اصلی را سر صحنه به من میگفتند. ما لباس میپوشیدیم، گریم میشدیم، دوربین و فیلمبردار حاضر بود، تازه کارگردان میآمد و همان سر صحنه چیزی مینوشت و دست ما میداد که اجرا کنیم. همان جا یکی دو بار تمرین میکردیم گاهی اوقات سعی میکردیم حفظ کنیم و گاهی هم سوفله به کمکمان میآمد.
در مورد کارهای تاریخی چطور؟ مثلا در “آغامحمدخان” دیالوگها را حفظ میکردید یا سوفلور داشتید؟
کار حفظ آن دیالوگهای تاریخی حتی برای خود کارگردان هم سخت بود و تقریبا برایش سوفله میکردند. گاهی اوقات هم از خودش میگفت و میرفت. یک مضمونی را پیدا میکرد و دنباله آن را میگرفت و جلو میرفت.
از کارگردانانی که به شما اصول بازیگری را آموختند چه کسی را به یاد دارید؟
تقریبا هیچ کس را.
شما در فیلمهایتان خودتان به جای خودتان صحبت میکردید؟
بله، تنها در چند فیلم جای خودم صحبت نکردم، یک “طلسم شکسته” بود که در آلمان دوبله شد و دیگری “طوقی” بود که علی حاتمی معتقد بود صدای من برای آن پیرزن کور خیلی قوی و شیک است و یکی هم فیلم “پل” بود که خانم سیمین جای من حرف زد.
از بیژن و منیژه چه خاطراتی دارید؟
این فیلم در حال تهیه بود و خانم تاجی احمدی بازیگر و ایلوش هم در آن بازی میکردند که دکتر کوشان دنبال من فرستاد. در واقع وقتی من وارد بازی شدم یک مقداری از فیلم گرفته شده بود و من نقش منیژه را بازی کردم. بعد از بیژن و منیژه کارهای تاریخی زیادی کردم: “شیرین و فرهاد”، “لیلی و مجنون” که در اولی نقش خواهر شیرین ملکه ارمنستان و در دومی نقش مادر مجنون را داشتم.
با توجه به اینکه شما نقش منفی هم بازی کردید برخورد مردم با شما چطور بود؟
نقش منفی برای من در ارتباطم با مردم کوچکترین اثری نداشت. تا وقتی که فیلم را در سینما میدیدند نقش منفی بر روی آنها اثر میگذاشت، ولی در بیرون از سینما من محبوبیت زیادی داشتم.
از بین کارهایتان کدام را از همه بیشتر دوست دارید؟
“سایه نگاه” را خیلی دوست داشتم. در این فیلم نقش مادری را بازی میکردم که پادشاهی بچهاش را میگیرد و او به دنبال فرزندش به قصر میآید و آنچه که بین آنها اتفاق میافتد خیلی جالب است. البته قصه آن به صورت کتابی چاپ شده و عکسهای ما هم به عنوان بازیگر در آن هست.
فیلم اولی را که دوبله شد دیدید، “دختر فراری” بود؟
بله. این فیلم در ترکیه دوبله شده بود، اما یک خاطره جالب از فیلم “جادوگر شهر زمرد” دارم. من وقتی بچه بودم این فیلم را دیدم و سالها بعد اتفاقا خودم فیلم را دوبله کردم و سرپرست دوبلاژ شدم و تمام خاطرات کودکیم زنده شد. “بیست هزار فرسنگ زیر دریا” را هم خودم دوبله کردم. فیلم “طلسم شکسته” را من بازی کردم، ولی فیلم به آلمان رفت و دوبلورهای ایتالیایی در آنجا دوبله کردند و همسر منوچهر زمانی به جای من صحبت کرد. استودیوهای دوبله آن زمان هیچ کدام کیفیت خوبی نداشتند و بهترین استودیو سانترال بود که توسط مهندس کامرانی افتتاح شد. ایشان دستگاههای خوبی از آلمان آوردند و یک متخصص صدای آلمانی هم شروع به کار کرد. آقایان میزانی و فرهوشی هم آنجا کار میکردند. اما «ایران فیلم» به علت وجود آقای رضایی و «استودیو بدیع» با حضور آقای بدیع فعالیت بیشتری داشتند.
آن سالها بیشتر جای چه کسانی صحبت میکردید؟
من به جای ایون سانسون، ایون دوکارلو، جینالولو بریجیدا و سوفیا لورن در بسیاری از فیلمها صحبت کردم. در فیلم “فاتح” جای سوزان هیوارد صحبت کردم.
مدیر دوبلاژ “اوشین” شما بودید؟
بله.
میگویند اوشین در دوبله تغییراتی کرده است حقیقت دارد؟
نه چندان، باور کنید.
مادر سینمای ایران 88 ساله شدمیگویند در خارج از کشور با نامهای دیگری در کشورهای عربی به نمایش درآمده؟
امکان دارد با هر عنوان دیگری در هر کشور دیگری نمایش داده شده باشد ولی اسم اصلی این سریال همین بود که ما اینجا به کار بردیم.
دیالوگهای اصلی فیلم را در اختیار داشتید؟
بله و به شما قول میدهم که “اوشین” همین است که دیدید غیر از دو موردی که یک مقداری متفاوت مطرح شد.
آن دو مورد چه بود؟
یکی روحیه ضد جنگش بود و دیگری طرز تفکر سیاسی آن که بنا به فرهنگ و شرایط ملی خاص زمان تغییر یافت.
به گزارش ایسنا، از دیگر آثار ژاله علو میتوان به فیلم های سینمایی”پرواز را به خاطر بسپار”، “جنگ نفتکشها”، “آدم برفی”، “روز واقعه”، “پری”، “زن امروز”، “سلطان”، “مسافر ری”، “مهمان مامان” و سریال های “امیرکبیر”، “گرگها”، “روزی روزگاری”، “آوای فاخته”، “این خانه دور است”، “تفنگ سرپر”، “روشنتر از خاموشی”، “ساعت شنی”، “شیخ بهایی” و “مختارنامه” اشاره کرد.
منبع : ahleiran.ir
سلام دوستان و همراهان عزیز سایت بانوی زیبا….آغاز سال جدید رو به همگی تبریک میگم و امیدوارم سالی توام با شادی و سلامتی پیش رو داشته باشید
مرسی از همراهی تک تک شما عزیزان در این یک سال با مطالب سایت آرایش و زیبایی بانوی زیبا…ممنون از انتقادها و پیشنهاداتتون در جهت بهبود سایت …
درضمن برای دیدن مطالب بیشتر زیبایی به پیج اینستاگرام بانوی زیبا مراجعه کنید
با تشکر فراوان از شما
منبع : ahleiran.ir
اگر دختر کم سن و سالی دارید که قرار است برای مهمانی یا بیرون آرایش کند، برای شما میکاپ دخترانه بسیار ساده ای پیشنهاد می کنیم که مناسب برای دختران نوجوان است.
برای آرایش چشم و آرایش لب ها، از رنگ های روشن و ملایم استفاده می کنیم. هر چقدر رنگ ملایم تر باشد، آنها را جذاب تر و زیباتر می کند.
ترکیبات آرایش صورت، شامل یک سایه ملایم قهوه ای یا گلبهی خیلی کمرنگ، خط چشم ساده، ریمل، یک رژ لب لایت و همرنگ لب است.
برای آرایش محو و نامریی هیچ گاه از کرم و کرم پودرهای براق و خیلی روشن استفاده نکنید. در این نوع آرایش، لوازم آرایش پودری به همراه قلم های مخصوص آنها در سایزهای مختلف مورد نیاز است.
با نازکترین فلم مو با استفاده از پودرهای فشرده به رنگ دودی و مشکی مات، خطی باریک ونازک لابلای مژه های بالا که گاهی عرض آن نیم سانت بیشتر نیست به اندازه خود چشم بکشید و سعی کنید این خط از چشم بیرون نزند. فقط حالت چشم را کمی تغییر دهید.
از ریمل بدون خورده مژه تنها برای تیره کردن مژه ها و جدا ساختن آنها از هم استفاده می شود. اول از عرض مژه ها و بعد از آن، تنها مژه های بالا را از طول ریمل بزنید. ابروها را با برس ابرو به سمت بالا بکشید و حالت دهید. سپس با برس پهن و مخصوص پودرهای پوشاننده صورت، همه نقاط را خوب بپوشانید که بهتر است برای یک دست شدن و محو شدن لکه های قهوه ای، اول روی این نقاط پودر زده و سپس دوباره همه صورت را کامل و یکدست بپوشانید. پس از اینکه رژگونه تمام شد، از برس قبلی استفاده کنید.
روی رژگونه این برس را بکشید تا رژگونه محو شود؛ حتی از این برس برای پشت چشم ها استفاده کنید تا کاملا صورت به یکنواختی برسد. بعد از آن می توانید از یک رژ لب طبیعی مثل گلبهی استفاده کرده و جلوه ای شیک و طبیعی داشته باشید.
10 نکته آرایش و زیبایی برای دختران نوجوان
1- سعی کنید زیاد آرایش نکنید.
2- از مواد آرایشی طبیعی که دارای پایه گیاهی هستند استفاده کنید.
3- سعی کنید از لوازم آرایشی مرغوب استفاده کنید.
4- به اندازه کافی آب بنوشید.
5- قبل از رفتن به رختخواب، حتما آرایش خود را پاک کنید.
6- موهای خود را کوتاه نگه دارید.
7- پوست بدن تان را همیشه چرب نگه دارید.
8- سبزیجات به رنگ سبز را فراموش نکنید.
9- از گوشت قرمز اجتناب کنید.
10- به جای استفاده از اسپری، از عطر استفاده کنید.
چگونه بدون آرایش زیبا به نظر برسیم؟
شاید بعضی از دختران نوجوان تمایل زیادی به آرایش کردن نداشته باشند اما می خواهند زیبا و جذاب به نظر برسند. ما آیتم های زیر را پیشنهاد می کنیم:
1- استراحت کافی
هر شب به مقدار کافی بخوابید. این مقدار بین 6 الی 8 ساعت در نظر گرفته شده است. به اندازه کافی آب بنوشید. از نوشیدنی های الکلی و قندی پرهیز کنید تا بتوانید پوست خوب و جذابی داشته باشید.
2- ابروهای تان را مرتب کنید
ابرو یکی از مهمترین بخش های صورت است و تاثیر زیادی بر صورت دارد. اندازه و فرم آن را می توانید در یک آرایشگاه خوب، تغییر دهید.
3- به صورت و بدن تان مرطوب کننده بزنید
هر روز از یک مرطوب کننده خوب بر صورت و بدن تان استفاده کنید. سعی کنید کرم ضد آفتاب را فراموش نکنید. حتی در روزهای بارانی از کرم ضد آفتاب استفاده شود و شب ها سعی کنید از کرم مرطوب کننده استفاده کنید که پوست تان نرم و زیبا شود.
4- رژیم غذایی
مصرف میوه و سبزیجات باعث شادابی پوست می شود. سعی کنید قبل از غذا از میوه استفاده کنید تا پوستی شاداب و زیبا داشته باشید.
5- موهای سالم
برای موهای تان از شامپوهایی که مناسب نوع موی شما است، استفاده کنید. اکثر خانم ها هر روز که از شامپو استفاده می کنند، از نرم کننده هم استفاده می کنند؛ به خاطر همین باعث می شود مو چرب و روغنی به نظر برسد.
چگونه کم آرایش کنیم ولی زیبا و جذاب به نظر برسیم؟
آرایش می تواند خانم ها را زیباتر یا زشت تر نشان دهد. اگر همیشه آرایش کنید و یک روز آرایش در صورت شما نباشد، چهره شما خسته و بیمار به نظر می رسد. همیشه سعی کنید آرایش طبیعی و ساده داشته باشید. همیشه آرایش کم داشته باشید و همچنان خوب به نظر برسید.
1- آینه بزرگ نما
برای آرایش کردن از یک آینه کوچک بزرگ نما استفاده کنید. سعی کنید از یک مرطوب کننده خوب برای زیرسازی آرایش خود استفاده کنید. این کار کمک خواهد کرد تا از به وجودآمدن چین و چروک جلوگیری شود.
2- پوست خودر ا زیرسازی کنید
از یک کرم پودر خیلی خوب کمرنگتر از پوست خود استفاده کنید تا لکه ها و نقطه های قهوه ای را بپوشاند.
3- رژگونه بزنید
از رژگونه صورتی کمرنگ یا هلویی طبیعی استفاده کنید. این کار فقط کمی به صورت شما رنگ و لعاب می دهد اما زیبایی خاص به چهره شما خواهد داد.
4- مژه های خود را فر دهید
از یک فر مژه استفاده کنید تا مژه زیبای تان بدون اینکه به هم چسبیده باشد یا ریمل از آن چکه کند، به چشم بیاید.
5- سایه چشم اضافه کنید
کمی هم پودر سایه را به پلک تان بزنید.
6- رژ لب ملایم استفاده کنید
برای لب هایتان از رژ لب ملایم استفاده کنید که درخششی به لب هایتان بدهد.
http://www.bartarinha.ir/
منبع : ahleiran.ir
اگر میخواهید ظاهر خود را تغییر دهید ساده ترین راه آن تغییر رنگ مو است. اما قبل از رنگ مو باید یک سری عوامل و نکات را در نظر داشته باشید. پس مراحل زیر را طی کنید تا یک رنگ موی مناسب داشته باشید.
بررسی نوع پوست:
ابتدا به رگ مچ دست خود نگاه کنید. اگر رگ دست شما آبی کمرنگ است پس طبع شما خنک است.
اگر رگ دست شما سبز کمرنگ است پس طبع شما گرم است. پس مناسب به طبعتان رنگی برای موهایتان انتخاب کنید.
اگر پوست شما زیتونی باشد پس رنگی تیره تر از زیتونی باید استفاده کنید در غیر اینصورت جعلی و غیر طبیعی به نظر میرسد.
اگر پوست صورتی رنگ دارید از رنگ هایی که تن قرمز گرم یا بلوند طلایی دارند پرهیز کنید. از رنگ هایی استفاده کنید که تن خاکستری رنگ دارند.
پوست هایی که رنگ پریده هستند مناسب هر رنگی هستند.البته زیاده روی نکنید!!!
اگر پوست شما بیش از حد رنگ پریده اصلا به هیچ وجه سمت رنگ های مشکی یا تیره نروید چون باعث میشود پوستتان بیشتر رنگ پریده شود.
اگر پوستتان زرد است به هیچوجه سمت رنگهایی که تن زرد،طلایی،نارنجی دارند نروید.
از رنگ های قرمز تیره یا قهوه ای تیره استفاده کنید
بررسی رنگ لباس:
اگر رنگ لباس قرمز،نارنجی،سبز زیتونی، زردطلایی،به شما می آید پس رنگ هایی که تن گرم دارند انتخاب کنید مثل: بلوند طلایی،قهوه ای مایل به طلایی، بلوند مایل به رنگ توت فرنگی(بلوند توت فرنگی)، قهوه ای مایل به قرمز.
اگر لباس هایی با رنگ قرمز مایل به آبی،بنفش،سیاه و سفید، آبی سلطنتی،سبز کاج به شما می آید از رنگ هایی استفاده کنید که تن سرد دارند مثل
تن خاکستری بلوند،خاکستری قهوه ای،زرشکی، تن کبود استفاده کنید.
اگر لباسهایی با رنگ های قرمز،بنفش،خاکستری زغال چوببه شما می آید پس از رنگ موهای بلوند شنی، بلوند بژ، قهوه ای شکلاتی،ماهگونی استفاده کنید.
www.banoyeziba.ir
منبع : ahleiran.ir